زندگینامه
محمدحسین فهمیده در اول اردیبهشت 1346 در شهر قم متولد شد.
در سال 1352 در دبستان روحانی قم مشغول به تحصیل شد.
سال تحصیلی به آخر رسیده بود. بوی تابستان می آمد. محمد حسین با معدل عالی قبول شده بود. در سال 1356 به کلاس اول راهنمایی مدرسه حافظ قم رفت.
در سالهای 1356 و 1357 به پخش اعلامیههای رهبر کبیر انقلاب مبادرت میورزید و در زمستان سال 1357 نیز در تظاهرات انقلاب اسلامی شرکت نمود.
در 12 بهمن سال 1357 موفق به دیدار مقام معظم رهبری شد.
آنها شهر قم را دوست داشتند ولی رفتن به تهران برایشان رویایی شیرین بود. دیدن خانة جدیدشان در کرج همه را خوشحال کرده بود.
روزی که برای اولین بار به مدرسه راهنمایی «خیابانی» کرج قدم گذاشت، به خود نهیب زد: همه بچهها دوست تو هستند! هیچ کس غریبه نیست!»
آقای ناظم و معلمها فرمان امام دربارة تشکیل بسیج را توضیح میدادند. محمد حسین و داوود روز ورود امام به وطن (12 بهمن) را به یاد میآوردند.
حسین! ده روزی که نبودی کجا بودی؟ آموزش جنگی هم آموزش رزمی، هم آشنایی با اسلحه و محیط و این طور چیزها.
پدر سرد و بیروح، پسرش را بوسید و تسلیم رفتن او شد.
محمد حسین همراه بچه های پایگاه مقاومت و داوطلبهای دیگر به جبهه اعزام شده بود. برای فرمانده سخت بود که مغلوب محمد حسین شود. با هیچ حساب و کتابی نمیتوانست حرف او را بپذیرد. با حرفهایی که میزد بچهها فهمیدند که او از یک جنگ چریکی موفق برگشته است. همه فکر میکردند. بعد از نشان دادن آنهمه دلاوری و جسارت چارهای جز موافقت با خواستة او نیست.
محمد حسین و نوجوانی دیگر به خط مقدم اعزام شدند؛ محمد حسین و محمد رضا شمس.
در میان صفیر گلولهها، انفجار خمپارهای محمد حسین و محمد رضا را از جا پراند. چند روزی در بیمارستان ماهشهر بستری شدند. محمد حسین و محمد رضا هم خسته از تحمل محیط بیمارستان بیصبرانه به خرمشهر بازگشتند. بار دیگر فرماندهان باید جثه لاغر و نحیف محمد حسین را محک میزدند.
محمد حسین به همراه رزمندگان دیگر در آخرین لحظهها به استقبال کسانی رفتند که تازگی عقب نشسته و آماده میشدند تا با توان بیشتری به میدان برگردند.
ناگهان محمد حسین آهی سرد از اعماق دل کشید. یک پای محمد حسین به فرمان او نبود اما پیش میرفت. تانکها به چند قدمی او رسیده بودند. نارنجکی را که در مشت گرفته بود از ضامن آزاد کرد. بعد خم شد و نارنجک را روی جیب نارنجکها فشرد. و بیدرنگ خود را زیر شنی تانک انداخت.
سال شمار زندگی
(هـ . ش) 1346: (اول ادریبهشت) ولادت – در شهر قم
(هـ . ش) 1352: ورود به کلاس اول دبستان- دبستان روحانی قم (کریمی)
(هـ . ش) 1356: (خرداد) پایان دورة ابتدایی
(هـ . ش) 1356: (مهر) ورود به کلاس اول راهنمایی- مدرسه راهنمایی حافظ قم
(هـ . ش) 1356: (مهر) ورود به کلاس دوم راهنمایی- مدرسه راهنمایی حافظ قم
(هـ . ش) 1357: پخش اعلامیههای رهبرکبیر انقلاب اسلامی
(هـ . ش) 1357: (دوازدهم بهمن ماه) دیدار با مقام معظم رهبر انقلاب اسلامی
(هـ . ش) 1358: (تابستان) هجرت به شهرستان کرج و جدایی از زاد و بوم خود.
(هـ . ش) 1358: (تابستان) نام نویسی در کلاس سوم راهنمایی- مدرسة راهنمایی شهید «محمد خیابانی» کرج
(هـ . ش) 1358: (پنجم آذر ماه) عضویت در بسیج دانشآموزی
(هـ . ش) 1359: (تابستان) شرکت در آموزشهای رزمی
(هـ . ش) 1359: (بیست و پنجم شهریور ماه یک هفته پیش از اعلام رسمی تهاجم نظامی ارتش عراق به خاک جمهوری اسلامی ایران) کسب اجازه از پدر و مادر برای حضور در جبهة جنگ
(هـ . ش) 1359: (بیست و پنجم یا بیست و ششم شهریور ماه) اعزام به جبهة جنگ و حضور در خاک خرمشهر
روزهای نخستین ورود به جبهة: جلوگیری از او در خط مقدم
امتحان اول( نفوذ به خط نیروهای دشمن و …) قبل از گرفتن اجازه حضور در خط مقدم
(هـ . ش) 1359: (نخستین روزهای اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق غروب سی و یکم شهریور ماه) حضور رسمی در جبهه نبرد، همراه با محمد رضا شمس
(هـ . ش) 1359: (هفته اول مهرماه) زخمی شدن و اعزام به بیمارستان ماهشهر
چند روزی پس از بهبودی: ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه.
پس از مراجعت به خرمشهر: جلوگیری دوباره از اعزام او به خط مقدم.
یکی دو روز بعد: بازگشت به خط مقدم و مبارزه در کنار محمد رضا شمس
(هـ . ش) 1359: (بیست و هفتم مهرماه) مقاومت در برابر حملههای دشمن
(هـ . ش) 1359: (بیست و هفتم مهرماه) زخیم شدن مجدد در خط مقدم
روزهای نبرد رو در رو با دشمن: (بیست و هفتم مهرماه) امتحان آخر
(هـ . ش) 1359: (بیست و هفتم مهرماه) آخرین پرواز- شهادت در کوت شیخ- نزدیک ایستگاه راه آهن خرمشهر خاکسپاری در بهشت زهرا، تهران.
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
روز شهادت محمد حسین فهمیده :
محمد حسین فهمیده در چنین روزی در سال 1359ه ش به در جه رفیه شهادت نایل آمد . محمد حسین در اردیبهشت سال 1346 ه ش در خانواده ای مذهبی در محله پامنار قم دیده به جهان گشود . وی دوران کودکی خود را در همان شهر گذراند و در سال 1352 به مدرسه رفت . سال پنجم ابتدایی به دلیل انتقال خانواده اش به کرج ، به این شهر آمد . در بحبوحه جنگ تحمیلی روح او نیزهمچون صدها جوان ونوجوان عاشق این کشور به تلاطم در آمد و در نخستین روز های جنگ تحمیلی تصمیم گرفت که به جبهه برود . وی علیرغم مشکلات فراوان و صغر سن ، خود را به جبهه های نبرد حق علیه باطل رسانید و در این زمان بود که با توجه به کوچکی سن رشادت های بسیاری را از خود نشان داد . کیفیت شهادت او را به این گونه توصیف کرده اند : وی و رفیق همرزمش محمد رضا شمس ، در سنگر بودند که توسط تانک های رژیم بعثی محاصره می شوند . محمد رضا شمس دوست و همسنگر حسین در این میان زخمی می شود و حسین با سختی و مشقت بسیار او را به پشت خط می رساند . وی به جایگاه قبلی خود برگشته و می بیند تانک های عراقی به طرف رزمندگان در حال حرکت اند . حسین در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته بود به سمت تانک ها حرکت می کند . تیری به پای او می خورد واو از ناحیه پا مجروح می شود . وی با این حال خود را به تانک می رساند و با استفاده از نارنجک موفق می شود ، تانک را منفجر کند . با این انفجار سایر تانک ها دست به عقب نشینی می زنند . هنگامیه که خبر شهادت دلیرانه آن طفل دوازده ساله از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش می شود ، حضرت امام خمینی ره در پیامی می فرمایند : رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که قلب کوچک خود که ارزشش از صد ها زبان و قلم بزرگتر است با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد و خود نیز شربت شهادت نوشید . پیکر او در بهشت زهرای تهران قطعه 24 ردیف 44 شماره 11 مدفون است . هشتم آبان ماه یاد آور ایثار و دلاور مردی نوجوان با ایمانی است که با عشق به ولایت و اسلام و برای بیرون راندن دشمنان متجاوز بعثی از خاک میهن اسلامی ، با جانفشانی حماسه ای آفرید که در تاریخ هشت سال دفاع مقدس چون ستاره ای می درخشد و به سایر دانش آموزان و نوجوانان درس وفاداری و ایثار می آموزد.
روز بسیج دانش آموزی :
به مناسبت سالگشت شهادت محمد حسین فهمیده ، چنین روزی به عنوان روز بسیج دانش آموزی نامیده شده است . بسیج دانش آموزی نهادی است در جهت تحقق منویات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی . این نهاد ، در جهت زنده نگهداشتن اندیشه بسیجی و همچنین ترویج روح ایثارگری آنان در میان دانش آموزان تلاش می کند . برگزاری اردوهای مختلف طرح ولایت، اردوهای یکروزه ، ارودهای فرهنگی- رزمی و برپایی جشنواره های سرود و ورزشی
با الهام از آرمان ها، مضامین ، اهداف و پیام های شهدا از جمله بر نامه های این نهاد دانش آموزی است .
طبقه بندی: درباره شهید حسین فهمیده
ابراهیم دراول اردیبهشت سال 36 در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت.
او نیزمنزلت پدر خویش رابدرستی شناخته بود. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را یه یهترین نحو تربیت نماید.
ابراهیم نوجوان بود که طعم تلخ یتیمی را چشید. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد.
دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت ودبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان وکریم خان. سال 55 توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود. از همان سال های پایانی دبیرستان مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد.
حضوردرهیئت جوانان وحدت اسلامی وهمراهی وشاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیاردر رشد شخصیتی ابراهیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خود نشان داد.
او همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد. ابراهیم همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز وبوم مشغول شد.
اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در والیبال وکشتی بی نظیر بود. هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید ومردانه می ایستاد.
مردانگی اورا می توان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی درازو گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد. حماسه های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی می کند.
دروالفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل وحنظله در کانالهای فکه مقاومت کردند اما تسلیم نشدند.
سرانجام در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد. دیگر کسی او راندید.
او همیشه از خدا می خواست گمنام بماند. چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام وغریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور.
طبقه بندی: درباره شهید ابراهیم هادی
شهادت دکتر مصطفی چمران
هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی، و «خودنمایی»های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.
هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی، و «خودنمایی»های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.
?? چمران عزیز با عقیده پاک و خالص غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد در راه آن را از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد.?? (پیام امام به مناسبت شهادت چمران)
شهید دکتر مصطفی چمران در سال 1311 در جنوب تهران متولد شد. پس از تحصیل در دبیرستانهای البرز و دارالفنون وارد دانشکده فنی الکترومکانیک و به عنوان شاگرد اول فارغ التحصیل شد.
- کانکس مدرن و آلاچیق باغی و پشت بامی
شرکت آذین اندیشه البرز ( سهامی خاص) به شماره ثبت …
- لوله و اتصالات
هوالرزاق با سلام آیرون پایپ در زمینه عرضه لوله …
- درب و پنجره دوجداره UPVC- پنجره وین سان
پنجره وین سان، بخشی از گروه صنعتی آذین اندیشه البرز، …
ایشان علاقه شدیدی به مسائل مذهبی داشت و از 15 سالگی در درس تفسیر آیت ا.... طالقانی و دروس منطق و فلسفه شهید مطهری شرکت می کرد.
به هنگام تحصیل در دانشکده فنی از اعضای فعال انجمن اسلامی دانشجویان بود و در جریانات ملی شدن صنعت نفت و مبارزات آن فعالانه شرکت جست.
در سال 1332 ه.ش با استفاده از بورس تحصیلی دانشجویان ممتاز، جهت ادامه تحصیل عازم آمریکا شد و در دانشگاه کالیفرنیا تحصیلات خود را طی کرد. در همان دانشکده، انجمن اسلامی دانشجویان را بنا نهاد و وقتی که رژیم شاه از فعالیت های اسلامی او در آمریکا مطلع شد بورس وی را قطع کرد. چمران با دریافت ممتازترین درجه علمی که همراه با تحسین بسیاری از صاحبنظران بود، درجه دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما را اخذ کرد.
پس از واقعه 15 خرداد تصمیم به مبارزه مسلحانه با رژیم گرفت و به همین منظور عازم مصر شد و مدت دو سال دوره آموزش های چریکی و جنگ های پارتیزانی را گذراند. چمران با جمال عبدالناصر در مسأله ناسیونالیسم عربی که ناصر به آن دامن می زد اختلاف پیدا کرده و پس از فوت وی عازم لبنان شد. در لبنان، آموزش دوره های چریکی به مبارزان ایرانی را آغاز کرد و با کمک امام موسی صدر، ??حرکت المحرومین?? و نیز شاخه نظامی آن یعنی ??جنبش امل?? را بنیان نهاد. شهید چمران در لبنان حملات بسیاری به مواضع صهیونیزم اشغالگر و نیروهای فالانژ وابسته به این رژیم داشت.
با اوجگیری انقلاب اسلامی شهید چمران با نظر امام به وطن بازگشت و ابتدا به آموزش نخستین گروه از سپاه پاسداران پرداخت. در همان زمان به معاونت نخست وزیر منصوب شد. دکتر چمران پس از بروز غائله پاوه عازم منطقه شد و حماسه ساز کردستان شد. پس از این حماسه از سوی امام (ره) به وزارت دفاع منصوب شد و سپس به نمایندگی امام در شورای عالی دفاع در کنار حضرت آیت الله خامنه ای نصب گردید. در انتخاب دوره اول مجلس به عنوان نماینده تهران انتخاب شد اما با شروع جنگ تحمیلی با اجازه امام عازم جبهه های جنگ شد و ستاد جنگهای نامنظم را تشکیل داد و اقدامات بسیار مهمی در آن زمان که رکود بر جبهه ها حاکم بود انجام داد. در جنگ سوسنگرد مجروح شد اما از پای ننشست و دوباره به جبهه ها بازگشت و حماسه های بسیاری آفرید . سرانجام در 31 خرداد 1360 در مشهد دهلاویه به آرزوی دیرینش یعنی شهادت و لقاءا... رسید.
زندگینامه شهید دکتر مصطفی چمران:
ولادت: 1311 تهران
تحصیلات: دکترای الکترونیک و فیزیک پلاسما
برخی از فعالیتهای شاخص:
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی:
شرکت درفعالیتهای مسجد هدایت
عضویت درانجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران
شرکت درمبارزات سیاسی دوران دکترمصدق از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت.
پیوستن به نهضت مقاومت ملی پس از مرگ دکترمصدق
مبارزه با رژیم شاه درسخت ترین شرایط.
تاسیس انجمن اسلامی دانشجویان درآمریکا
گذراندن دوره های پارتیزانی وچریکی درمصر درزمان عبدالناصر
تعلیم چریک های مبارز ایرانی
اعتراض به جمال عبدالناصر درخصوص ناسیونالیسم عربی وملی گرائی افراطی.
هجرت به لبنان وتاسیس سازمان امل به کمک امام موسی صدر
مبارزه با فالانژیستها درلبنان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی:
بازگشت به وطن پس از 21 سال هجرت
تربیت اولین گروههای پاسداران انقلاب درسعداباد.
معاون نخست وزیر درامورانقلاب
پیگیری مبارزات با ضد انقلاب درکردستان وآزاد سازی شهرپاوه وسپس کردستان
منصوب شدن به وزارت دفاع توسط امام خمینی
نمایندگی مجلس شورای اسلامی دراولین دور انتخاب مجلس
نماینده امام خمینی درشورای عالی دفاع
تشکیل ستاد جنگهای نامنظم دراهواز
تشکیل واحد مهندسی فعال برای ستاد جنگهای نامنظم
زخمی شدن درحمله مزدوران عراقی به سوسنگرد.
حضور درهمه جبهه های نبرد وارائه رهنمود.
فرماندهی فتح تپه های الله اکبر
فتح دهلاویه
شهادت:
31 خرداد سال 1360 ? دهلاویه
شهید دکتر چمران کمی قبل از شهادت درحالیکه شهادت یکی از فرماندهانش را به سایر رزمندگان تبریک وتسلیت می گفت چنین گفت : خدا رستمی را دوست داشت و برد اگر ما را هم دوست داشته باشد، می برد...
متن پیام حضرت امام خمینی به مناسبت شهادت دکتر مصطفی چمران
بِسْمِ الله الرََّّحْمنِ الرََّّحیمِ
انالله وانّاالیه راجعون
شهادت انسان ساز سردار پرافتخار اسلام، و مجاهد بیدار و متعهد راه تعالی و پیوستن به «ملاء اعلی»، دکتر مصطفی چمران را به پیشگاه ولی عصر ارواحنا فداه تسلیت و تبریک عرض می کنم. تسلیت از آنرو، که ملت شهیدپرور ما سربازی را از دست داد، که در جبهه های نبرد با باطل، چه در لبنان و چه در ایران، حماسه می آفرید و سرلوحه مرام او اسلام عزیز و پبروزی حق بر باطل بود. او جنگجویی پرهیزگار و معلمی متعهد بود، که کشور اسلامی ما به او و امثال او احتیاج مبرم داشت و تبریک از آنرو که اسلام بزرگ چنین فرزندانی تقدیم ملت ها و توده های مستضعف می کند و سردارانی همچون او در دامن تربیت خود پرورش می دهد. مگر چنین نیست که زندگی عقیده و جهاد در راه آن است؟
چمران عزیز با عقیده پاک خالص غیروابسته به دستجات و گروه های سیاسی، و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست، و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید.
هنر آن است که بی هیاهوهای سیاسی، و «خودنمایی»های شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.
و اما ما می توانیم چنین هنری داشته باشیم، با خداست که دستمان را بگیرد و از ظلمات جهالت و نفسانیت برهاند.
من این ضایعه را به ملت شریف ایران و لبنان، بلکه به ملت های مسلمان و قوای مسلح و رزمندگان در راه حق، و به خاندان و برادر محترم این مجاهد عزیز، تسلیت عرض می کنم. و از خداوند تعالی رحمت برای او، و صبر و اجر برای بازماندگان محترمش خواهانم.
اول تیرماه شصت
طبقه بندی: درباره شهید چمران
دعای (1)- دعا در ستایش خدای عزوجل
دعای (2)- دعا بر محمد و آل محمد
دعای (3)- دعای آنحضرت بر حاملان عرش
دعای (4)- دعای آنحضرت برآنان که به پیامبران ایمان آورده اند
دعای (5)- دعای آنحضرت برای خود و نزدیکانش
دعای (6)- دعای آنحضرت به وقت صبح و شام
دعای (7)- دعای آنحضرت به وقت مهمات و رنج
دعای (8)- دعای آنحضرت در پناه بردن به خداوند
دعای (9)- دعای آن حضرت در شوق به آمرزش
دعای (10)- دعای آنحضرت در پناه بردن به خدا
دعای (11)- دعای آنحضرت در عاقبت به خیری
دعای (12)- دعای آنحضرت در اقرار به گناه
دعای (13)- دعای آنحضرت در طلب حاجت ها
دعای (14)- دعای آنحضرت در دادخواهی از ستمگران
دعای (15)- دعای آنحضرت به وقت بیماری
دعای (16)- دعای آنحضرت در طلب بخشش و آمرزش گناهان
دعای (17)- دعای آنحضرت چون نام شیطان برده می شد
دعای (18)- دعای آنحضرت در دفع بلاها و سختی ها
دعای (19)- دعای آنحضرت به وقت درخواست باران
دعای (20)- دعای آنحضرت در مکارم اخلاق
دعای (21)- دعای آن حضرت به وقت رویدادهای اندوه بار
دعای (22)- دعای آنحضرت در سختی و گرفتاری
دعای (23)- دعای آنحضرت برای تندرستی
دعای (24)- دعای آنحضرت برای پدر و مادر
دعای (25)- دعای آنحضرت برای فرزندانش
دعای (26)- دعای آنحضرت برای همسایگان و دوستانش
دعای (27)- دعای آنحضرت برای مرزداران
دعای (28)- دعای آنحضرت در ترس از خدا
دعای (29)- دعای آنحضرت به وقت تنگی رزق
دعای (30)- دعای آنحضرت برای ادای وام
دعای (31)- دعای آنحضرت در توبه و بازگشت
دعای (32)- دعای آنحضرت در نماز شب
دعای (33)- دعای آنحضرت در درخواست خیر و نیکی
دعای (34)- دعای آنحضرت به هنگام گرفتاری
دعای (35)- دعای آنحضرت در رضا به قضای حق
دعای (36)- دعای آنحضرت به وقت شنیدن رعد
دعای (37)- دعای آنحضرت در شکر
دعای (38)- دعای آنحضرت در عذر خواهی از حق
دعای (39)- دعای آنحضرت در طلب عفو
دعای (40)- دعای آنحضرت به وقت یاد مرگ
دعای (41)- دعای آنحضرت در درخواست پرده پوشی
دعای (42)- دعای آنحضرت به وقت ختم قران
دعای (43)- دعای آنحضرت به وقت دیدن ماه نو
دعای (44)- دعای آنحضرت به وقت فرارسیدن ماه رمضان
دعای (45)- دعای آنحضرت به هنگام وداع ماه رمضان
دعای (46)- دعای آنحضرت در روز عید فطر و جمعه
دعای (47)- دعای آنحضرت در روز عرفه
دعای (48)- دعای آنحضرت در روز عید قربان و جمعه
دعای (49)- دعای آنحضرت در دفع مکر دشمنان
دعای (50)- دعای آنحضرت در ترس از حق
دعای (51)- دعای آنحضرت در تضرع و زاری به درگاه حق
دعای (52)- دعای آنحضرت در اصرار در طلب
دعای (53)- دعای آنحضرت در اظهار فروتنی
دعای (54)- دعای آنحضرت در رفع اندوه ها
طبقه بندی: صحیفه سجادیه (ترجمه استاد حسین انصاریان)
نام خطبه
خطبه (1)- خطبه در ابتداى آفرینش آسمان و زمین و آدم
خطبه (2)- خطبه پس از بازگشت از صفّین
خطبه (3)- خطبه معروف به شِقشِقیّه
خطبه (4)- خطبه بعد از کشته شدن طلحه و زبیر
خطبه (5)- خطبه بعد از وفات پیامبر(صلى الله علیه وآله) در خطاب به عباس و ابوسفیان
خطبه (6)- خطبه هنگامى که از او خواستند طلحه و زبیر را دنبال نکند
خطبه (7)- خطبه مریدان شیطان را مذمت مىنماید
خطبه (8)- خطبه براى برگرداندن زبیر به بیعت
خطبه (9)- خطبه در وصف خود و دشمنانش در جمل
خطبه (10)- خطبه در تحریک شیطان نسبت به اهل جمل و عواقب وخیم آن
خطبه (11)- خطبه وقتىکه در نبرد جمل پرچم را بهدست فرزندش محمّد حنفیه داد
خطبه (12)-خطبه وقتى که در نبرد جمل پیروز شد
خطبه (13)- خطبه در نکوهش بصره و اهل آن پس از نبرد جمل
خطبه (14)- خطبه در همین موضوع (بصره و مردم آن)
خطبه (15)- خطبه در رابطه با برگرداندن املاک بیتالمال
خطبه (16)- خطبه هنگامىکه در مدینه با او بیعت شد
خطبه (17)- خطبه درباره کسىکه در میان مردم عهدهدار منصب قضاوت شود
خطبه (18)- خطبه در نکوهش اختلاف علما در فتاوى
خطبه (19)- خطبه به اشعث بن قیس
خطبه (20)- خطبه در بیدارى از غفلت و توجه به حضرت حق
خطبه (21)- خطبه در توجه به قیامت
خطبه (22)- خطبه هنگامىکه خبر بیعتشکنان جمل به حضرتش رسید
خطبه (23)- خطبه در دلدارى به تهیدستان و تأدیب ثروتمندان
خطبه (24)- خطبه در جنگ با مخالفان
خطبه (25)- خطبه وقتى به او خبر رسید که ارتش معاویه به شهرها دستاندازى کردهاند
خطبه (26)- خطبه در وصف حال مردم جاهلى و دوران سکوت خود
خطبه (27)- خطبه در نکوهش اصحاب از نرفتن به جهاد
خطبه (28)- خطبه در بىوفایى دنیا و توجه به آخرت
خطبه (29)- خطبه پس از برنامه حکمین و تاخت و تاز ضحّاک بن قیس
خطبه (30)- خطبه درباره قتل عثمان
خطبه (31)- خطبه قبل از جنگ جمل
خطبه (32)- خطبه در نکوهش زمان خود
خطبه (33)- خطبه به هنگام خروجش براى جنگ با اهل بصره
خطبه (34)- خطبه در تحریک مردم براى جنگ با شامیان
خطبه (35)- خطبه بعد از جریان حکمیت
خطبه (36)- خطبه در ترساندن اهل نهروان
خطبه (37)- خطبه در ذکر فضائل خود
خطبه (38)- خطبه در تعریف شبهه
خطبه (39)- خطبه در نکوهش یاران، و دعوت به جهاد
خطبه (40)- خطبه زمانى که شنید خوارج نهروان مىگویند: لا حُکْمُ اِلاّ لِلّه
خطبه (41)- خطبه در تحذیر از مکر و حیله
خطبه (42)- خطبه در نکوهش آرزوى دراز و پیروزى از هواى نفس
خطبه (43)- خطبه پس از آنکه جریر بن عبداللّه بَجَلى را براى بیعت گرفتن از معاویه فرستاد
خطبه (44)- خطبه وقتى که مصلقه بن هُبَیره شیبانى به سوى معاویه فرار کرد
خطبه (45)- خطبه در روز فطر در نکوهش دنیا
خطبه (46)- خطبه وقتى که براى حرکت به شام تصمیم گرفت
خطبه (47)- خطبه درباره کوفه
خطبه (48)- خطبه زمان رفتن به سوى شام
خطبه (49)- خطبه در توحید الهى
خطبه (50)- خطبه در بیان فتنه
خطبه (51)- خطبه زمانى که ارتش معاویه در جنگ صفین آب را بر یاران آنحضرت بست
خطبه (52)- خطبه در بىوفایى دنیا
خطبه (53)- خطبه در مسأله بیعت
خطبه (54)- خطبه وقتىکه به نظر یارانش در اجازه براى آغاز جنگ صفّین تأخیر نمود
خطبه (55)- خطبه در مقایسه یاران پیامبر با یاران خود
خطبه (56)- خطبه در وصف معاویه
خطبه (57)- خطبه در خطاب به خوارج نهروان
خطبه (58)- خطبه زمانى که عزم بر جنگ خوارج داشت
خطبه (59)- خطبه وقتى که خوارج به قتل رسیدند
خطبه (60)- خطبه درباره خوارج
خطبه (61)- خطبه زمانى که او را از ترور ترساندند
خطبه (62)- خطبه در نکوهش دنیا
خطبه (63)- خطبه در تشویق به عمل صالح
خطبه (64)- خطبه در توحید الهى
خطبه (65)- خطبه در آداب جنگ
خطبه (66)- خطبه در حق انصار
خطبه (67)- خطبه وقتى که امارت مصر را به محمد بن ابوبکر واگذاشت
خطبه (68)- خطبه در سرزنش اصحاب سست پیمان خود
خطبه (69)- خطبه سحرگاه روزى که ضربت به فرق مبارکش رسید
خطبه (70)- خطبه در سرزنش اهل عراق
خطبه (71)- خطبه در آن درود فرستادن به پیامبر(صلى الله علیه وآله) را تعلیم مىدهد
خطبه (72)- خطبه در بصره درباره مروان بن حَکَم
خطبه (73)- خطبه زمانى که شوراى خلافت قصد بیعت با عثمان کرد
خطبه (74)- خطبه زمانى که شنید بنىامیّه او را متهم به قتل عثمان مىکنند
خطبه (75)- خطبه در تشویق به عمل صالح
خطبه (76)- خطبه هنگامىکه سعید بن عاص حق او را بازداشت
خطبه (77)- خطبه از دعاهاى آنحضرت
خطبه (78)- خطبه وقتى که قصد حرکت به سوى خوارج نمود
خطبه (79)- خطبه پس از پایان جنگ جمل در مذمّت زنان
خطبه (80)- خطبه درباره زهد
خطبه (81)- خطبه در وصف دنیا
خطبه (82)- خطبه موسوم به «غرّاء» که از خطبههاى اعجابانگیز اوست
خطبه (83)- خطبه درباره عمروعاص
خطبه (84)- خطبه در صفات خداوند
خطبه (85)- خطبه در توحید الهى و سفارش به تقوا و مشورت
خطبه (86)- خطبه در وصف پرهیزکاران و فاسقان و مقام خاندان نبوت
خطبه (87)- خطبه در بیان هلاکت مردم
خطبه (88)- خطبه در حال مردم پیش از بعثت و پس از آن
خطبه (89)- خطبه در توحید الهى و پند و اندرز
خطبه (90)- خطبه معروف به خطبه اشباح
خطبه (91)- خطبه به هنگامى که مردم پس از کشته شدن عثمان خواستند با او بیعت کنند
خطبه (92)- خطبه در بیان فضل و علم خود، و خبر از فتنه بنىامیه
خطبه (93)- خطبه در فضل رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) و پند و اندرز
خطبه (94)- خطبه در حال مردم هنگام بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله)
خطبه (95)- خطبه درباره پیامبر(صلى الله علیه وآله)
خطبه (96)- خطبه در مقایسه یاران خود با یاران رسول خدا(صلى الله علیه وآله)
خطبه (97)- خطبه در ستم بنىامیّه
خطبه (98)- خطبه در گریز از دنیا
خطبه (99)- خطبه درباره پیامبر و خاندان او
خطبه (100)- خطبه مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار
خطبه (101)- خطبه در زمینه سختىها
خطبه (102)- خطبه در تشویق به زهد
خطبه (103)- خطبه درباره پیامبر و فضیلت خویش
خطبه (104)- خطبه در وصف پیامبر(صلى الله علیه وآله) و تهدید بنىامیّه و پند به مردم
خطبه (105)- خطبه در زمینه برترى اسلام، و توصیف پیامبر اکرم، آنگاه توبیخ اصحاب
حکمتها و سخنان کوتاه
گزیده سخنان مشکل آن حضرت که نیاز به تفسیر دارد
طبقه بندی: نحج البلاغه